گفته بودم دیگه دربارش هیچی نمینویسم اما حرف دارم باهات خدا گله دارم  درد دارم

دردامو به کی بگم  کیه که حرفامو بفهمه  کیه که بدونه اینهمه سال تو دلم چه زجری کشیدم

کیه که بفهمه اشکای من تموم شدنی نیستن چون دردی که ازش تو دلمه خوب شدنی

نیست خدایا اون گذشته ی پر از خطا پر از اشتباه فقطو فقط بخاطر من بودم؟مشکل فقط

من بودم؟همه چی فقط از من بود ؟که الان زندگی اون اونطوریه اونوقت من زندگی ندارم قلب ندارم

روح ندارم پیر شدم از بس گریه کردم اون چی اون خوشو خرم داره زندگی میکنه به همه

آرزوهایی که میکوبوندشون تو سرم رسید اما من هنوز دستام میلرزه هنوز دارم تو دلم صداش میزنم

اونوقتا میگفت چه خوبه که از پشت کیبورد کسی احساستو نمیفهمه اونوقتا که

همه ی دنیاش نوشتن برا من بود ولی حال من  زندگی من  دنیای خراب شده ی من از پشت

کیبورد نه از اون سر دنیام معلومه  خدایا زندگی منو نابود کرد منو داغون کرد اما تو زندگیشو

خوب کردیو  زندگی منو اینجوری خدایا  این اسمش عدالته؟ چرا حتی به روی خودش نیاورد

به روی خودش نیاورد که جون منو گرفته منو کشت منی که دیگه خودمو نمیشناسم

چرا به روی خودش نیاورد زندگی شخصیت تمام عمر منو گرفت

خدایا چرا من باختم چرا زندگی من این شد اما اون .. فقط ازت میخوام بهم بگی بهم جواب بده